- تاریخ ارسال : دو شنبه 2 تير 1393
- بازدید : 1804
.
آنچه در این قسمت آمده است فهرستی از طرز ارتباط و گفتگو بین اعضای خانواده و عزیز معتادشان است که موجب می شوند تا اعضای خانواده موقع صحبت کردن رفتاری از خود نشان دهند که بی نتیجه و زیان آور بودن این گونه موضع گیری ها را ثابت کند.
١. حق به جانب
وقتی شما همیشه حق را به خودتان می دهید و تصور می کنید که شما درست می گویید و این فرد معتاد است که مرتکب اشتباه شده ، صحبت کردن شما با عزیز معتادتان راه به جایی نخواهد برد و نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. طوری صحبت نکنید که نشان دهید حرف های شما همیشه درست می باشد و حق به جانب شماست. یادتان باشد با کسی صحبت می کنید که او را دوست دارید، در نتیجه سعی کنید بحث را طوری ادامه دهید که نقطه مشترکی بین شما و فرد معتاد به وجود بیاید. همیشه به یاد داشته باشید که فرد معتاد در واقع از نوعی بیماری مزمن رنج می برد که دیدگاه ها و طرز فکرش را غیر طبیعی کرده است، پس نباید تصور کنید که دلیل رفتارهای غیر منطقی او، اذیت کردن یا آسیب رساندن به شما است.
٢. مقصر
یکی از کارهایی که باعث می شود عزیز معتادتان از صحبت کردن با شما طفره رفته و یا با شما قطع رابطه کند، این است که او را مسئول همه بدبختی های خانواده معرفی کنید. اگرچه فرد معتاد عامل ایجاد اضطراب و تشویش در خانواده است، اما اعضای خانواده نیز باید مسئولیت مشترک خود را به عهده بگیرند. زمانی که شما عزیز معتادتان را باعث تمام مشکلات خود به حساب می آورید و مشکل اعتیاد را تنها عامل آشفتگی و برهم خوردن زندگی خود می دانید باعث خواهید شد که او حالت تدافعی به خود گرفته و یک بهانه جدید نیز برای ادامه مصرف مواد خود به دست بیاورد.
این برداشت که فرد معتاد عامل اصلی همه مشکلات شما می باشد، تصوری اشتباه است و نشان می دهد که شما ساده ترین راه، که سرزنش کردن عزیز معتادتان است را انتخاب کرده اید و نقشی که خودتان در ایجاد مشکلات داشته اید را به دست فراموشی سپرده اید. این برداشت در واقع نوعی انکار از جانب شما محسوب می شود و نشان می دهد که شما حاضر نیستید بپذیرید که بیماری اعتیاد زندگی شما را هم تحت تاثیر قرار داده و افکار و رفتار شما را نیز ناسالم و ویرانگر کرده است. این تصور که او عامل همه بدبختی ها و مشکلات شماست و انداختن همه تقصیر ها به گردن او، کاری غیر عادلانه و زیان آور است. بدون شک این کار سبب می شود که او علاقه خود به صحبت کردن به طور صریح و صادقانه با اعضای خانواده را از دست داده و از انجام این کار امتناع کند.
٣. قربانی
هریک از ما مسئول زندگی خودمان هستیم و حق طبیعی و خدادادی ما این است که شاد و آزاد زندگی کنیم و به دنبال خوشبختی خودمان باشیم. داشتن دختر، پسر، والدین یا همسر معتاد به هیچ عنوان دلیلی برای این نیست که ما هم حتماً باید بد بخت و بیچاره شویم و در غم و اندوه زندگی کنیم. وقتی ما خودمان را آنقدر به عزیزمعتادمان وابسته می دانیم که فکر می کنیم چگونگی و کیفیت زندگی ما، به مصرف کردن یا نکردن او بستگی دارد، در حقیقت داریم نقش یک قربانی را بازی می کنیم . یعنی این امکان را به فرد معتاد می دهیم تا برایمان تعیین کند که چگونه به زندگی خود ادامه دهیم. هنگامی که در مورد موضوع از خودگذشتگی و جان فشانی خود با عزیز معتادمان صحبت می کنیم و بر این باوریم که زندگی خود را فدای نجات دادن و کمک کردن به او کرده ایم، بدون شک او از اینکه معتاد است احساس گناه بیشتری کرده و همین احساس گناه باعث می شود تا او تمایل کمتری برای صحبت کردن با ما از خود نشان بدهد.
٤. تحقیر
هیچ کس دوست ندارد مورد انتقاد قرار بگیرد و فرد معتاد خانواده شما نیز از این قاعده مستثنی نیست. خوار و کوچک کردن ، یا ضعیف، بی دست و پا، و بی اراده توصیف کردن او، بدون شک واکنش خشن وی را به دنبال خواهد داشت. هر اندازه هم که فکر کنید انتقاد شما از عزیزمعتادتان درست و منطقی است، باز هم این انتقاد باعث می شود تا او بیش از پیش در لاک خودش فرو برود. بهتر است همیشه نیمه پر لیوان را در نظر بگیرید و به نکات و جنبه های مثبت تمرکز کنید. هر چند در بعضی از مواقع یافتن جنبه های مثبت بسیار دشوار به نظر می رسد، ولی سعی کنید در حرف ها و ارتباطاتتان با فرد معتاد جنبه های مثبت آنها را هم در نظر بگیرید و خوبی های او را نیز ذکر کرده و یادآوری کنید.
٥. ناامیدی
گاهی ممکن است اعضای خانواده فرد معتاد، بعد از این که همه تلاش هایشان بی نتیجه ماند، تصور کنند که هیچ امیدی به پاک شدن عزیز معتادشان نیست و چاره ای ندارند جز اینکه او را به حال خود رها کنند یا اینکه به طور کامل ارتباط خود را با او قطع کنند. معمولا سرخوردگی و نا امیدی از آنجا ناشی می شود که شما نتوانسته اید رفتار فرد معتاد را تغییر دهید و او را به قطع مصرف مواد وادار کنید. اما باید در نظر داشته باشید که اساسا هیچ کسی قدرت انجام این کار را ندارد، مگر اینکه خود او تمایل به ترک اعتیاد و بهبودی داشته باشد و تصمیم به انجام این کار بگیرد. با خودداری کردن از ارتباط با فرد معتاد، شما هم به خودتان و هم به او ظلم می کنید. باید بدانید که در هر شرایطی امکان بهبودی وجود دارد و هیچگاه نباید امید خود را از دست بدهید. واقعیت این است که هزاران هزار معتاد که در بدترین شرایط اعتیاد خود به سر می بردند، اکنون مصرف مواد خود را قطع کرده و در بهبودی به سر می برند. پس ناامید نشوید، چون ناامیدی هیچ نتیجه ای جز آسیب رساندن به شما ندارد و در ضمن باعث می شود تا فرد معتاد نیز چنین تصور کند که هرگز در زندگی روی خوش نخواهد دید و تا پایان عمر ناچار است که با بیماری اعتیاد دست و پنجه نرم کند.
٦. عدم صداقت
به زبان ساده و با صراحت به فرد معتاد بگویید که چه انتظاری از وی دارید. گله و شکایت کردن و به میان آوردن این موضوع که ما سزاوارداشتن یک زندگی بهتر از این هستیم و در کل نصیحت کردن معتاد، کاملا بی فایده بوده و هیچ کاری از پیش نمی برد و تنها باعث می شود که او بیشتر از ما دوری کنند. صداقت داشتن همیشه بهترین روش برای برخورد با یک فرد معتاد است. به جای نق زدن و شکایت کردن بهتر است که به وی یادآوری کنیم که چگونه بیماری اعتیادش بر زندگی ما تاثیرمنفی می گذارد و اینکه در محیط خانه از چه رفتارهایی باید خودداری کند. وقتی فرد معتاد ببیند که اعضای خانواده با او رک و راست هستند و با صراحت با او حرف می زنند، او نیز تمایل بیشتری به داشتن صداقت از خود نشان خواهد داد. به زبان دیگر، اگر به دروغ وانمود کنید که از رفتار و کردار فرد معتاد آزرده خاطر و ناراحت نمی شوید، در واقع باعث ایجاد آشفتگی و بی اعتمادی آنها نسبت به خودتان می شوید.
٧. قهر
نادیده گرفتن، بی توجهی و خودداری از صحبت کردن با فرد معتاد در واقع نوعی تسلیم شدن در برابر بیماری اعتیاد است. تردیدی وجود ندارد که ما از کارهای بد و ناخوشایند عزیزمان که نتیجه بیماری اعتیاد است عصبانی می شویم و می خواهیم او را تنبیه کنیم. یکی از راه های نشان دادن عصبانیت، قهر کردن با فرد معتاد است اما باید بدانیم که با ساکت ماندن و خود خوری کردن ما فقط به خودمان آسیب خواهیم زد. بهتر است به جای قهر کردن و قطع رابطه با عزیز معتادتان، رفتارهای آزار دهنده و ناخوشایند او را شخصی تلقی نکرده و تصور نکنید که او برای اذیت کردن شما چنین رفتاری از خود نشان می دهد. همیشه به یاد داشته باشید که فرد معتاد گرفتار نوعی بیماری هولناک است و مانند هر بیمار دیگری، هیچ کاری برای مقابله با بیماری اعتیاد از دستش بر نمی آید، بنابراین تنبیه کردن او نیز هیچ نتیجه ای در بر ندارد. بخاطر داشته باشید که عزیز معتاد شما از یک بیماری رنج می برد که سه جنبه جسم، ذهن و روان او را تحت تاثیر قرار داده است، در نتیجه رفتارهای ویرانگر او ناشی از وجود این بیماری می باشد و او هیچ کنترلی روی آن ندارد. هنگامی که شما بین عزیز معتادتان و بیماری اعتیاد او تفاوت قائل شوید، راحت تر می توانید او را درک کرده و با او به گفتگو بنشینید.
٨. خود خوری
اعتیاد بیماری است که هر کسی امکان مبتلا شدن به آن را دارد و اینطور نیست که شما فکر کنید کار اشتباهی کرده اید که عزیز شما به این بیماری مبتلا شده است. شما باعث نشده اید که عزیزتان به این مصیبت گرفتار شود. اگر به این باور برسید که معتاد شدن عزیز شما ربطی به نحوه تربیت کردن او ندارد، قاعدتاً برخورد و رفتار موثرتری با او خواهید داشت. به یاد داشته باشید که اگر فرد معتاد، بداند که شما خود را مسئول و مقصر معتاد شدن او می دانید، احتمالا از این موضوع سوء استفاده کرده و آن را بهانه ای برای مصرف مواد خود قرار خواهد داشد.
٩. حمایت ناسالم
اعضای خانواده با کمک کردن به عضو معتاد خانواده در واقع امکان رو به رو شدن و تجربه کردن عواقب و پیامدهای بیماری اعتیاد را به او نمی دهند نمی گذارند که او مسئولیت رفتارهای خود را بر عهده بگیرد. آنها با حمایت ناسالم از فرد معتاد روشی را انتخاب کرده اند که باعث می شوند تا بیماری اعتیاد او سریع تر و راحت تر پیشرفت کند. بهترین کار این است که اعضای خانواده اجازه دهند تا فرد معتاد پیامدها و مصیبت های ناشی از اعتیادش را شخصا تجربه کند. هر چند پذیرفتن این واقعیت دشوار است، اما تجربه بارها و بارها ثابت کرده است که مواجه شدن فرد معتاد با عواقب ناگوار رفتارهایش، بهترین راه برای کمک کردن به او می باشد. وقتی بپذیرید که او مسئول بهبودی از بیماری اعتیادش است، بهتر می توانید با او مثل یک فرد بالغ برخورد کنید. فرد معتاد نیز مثل هر انسان بالغی حق دارد آن طور که دلش می خواهد زندگی کند و تنها در صورتی که خودش تمایل داشته باشد خواهد توانست از این بیماری بهبود یابد. اما اگر با او مثل یک کودک برخورد کنید، او شما را مسئول بهبودی خود می داند و در این صورت شانس متمایل شدن او به قطع مصرف مواد و بهبودی، کمتر خواهد شد.
١٠. دفاع
هیچ انسانی کامل و عاری از خطا و اشتباه نیست، اما در هنگام مواجهه با یک فرد معتاد که بدون تردید رفتارهای نادرست و آزاردهنده زیادی دارد، کمتر کسی پیدا می شود که ناقص بودن شخصیت خود را بپذیرد. زمانی که اعضای خانواده از پذیرفتن خطاها و اشتباهات خودشان خودداری می کنند و در همه موارد فرد معتاد را مقصر می دانند، درهای گفتگوی سازنده با فرد معتاد کاملاً بسته می شود.
١١. واکنش
این ضرب المثل که ” قبل از حرف زدن خوب فکر کن ” توصیه بسیار مناسبی است. وقتی ما در برابر هر حرف و سخن معتاد از خودمان واکنش نشان دهیم و او را سرزنش کنیم، در واقع شانس هر گونه گفتگو با او را از بین برده ایم.
١٢. رنجش
کینه به دل گرفتن، خودداری از بخشیدن، و یادآوری آزار و اذیت های گذشته، باعث می شود که شانس گفتگوی سالم و سازنده با فرد معتاد از میان برود. هیچ وقت فراموش نکنید که فرد معتاد در واقع یک بیمار است و بیشتر رفتارهای او از بیماری اعتیاد او سرچشمه می گیرد. یادآوری کردن مصائب و بلاهایی که فرد معتاد بر سر شما آورده است، و باز کردن زخم های کهنه باعث می شود که لحن صحبت های شما با نیش و کنایه و عصبانیت همراه شده و نتوانید ارتباط سازنده ای با یکدیگر برقرار کنید. به جای یادآوری خاطرات و مشکلات گذشته، بهتر است مشکلات کنونی را ملاک و معیار قرار داده و با امیدواری به آینده نگاه کنیم.
ابزارهای ارتباط موثر
جنگ و مرافعه با فرد معتاد، کاری بسیار ساده و در عین حال بی نتیجه ای است. ما به تدریج عادت می کنیم که همه هوش و حواس خود را روی رفتارهای ویرانگر او و مصائب و بلاهایی که بر سر خانواده آورده است متمرکز کنیم. از بر شمردن مصیبت هایی که فرد معتاد بر سر زندگی خودش و ما آورده است خسته نمی شویم و چنین تصور می کنیم که اگر آنها پاک شوند، همه مشکلات و گرفتاری های ما نیز حل می شود ودیگر در زندگی هیچ مشکل و غصه ای نخواهیم داشت. این طرز تفکر نشان می دهد که نه تنها عزیز معتاد ما از بیماری اعتیاد رنج می برد، بلکه خود ما نیز تحت تاثیر این بیماری قرار گرفته ایم. تک تک اعضای خانواده وظیفه دارند که با شرکت کردن در جلسات رایگان و محرمانه انجمن های حمایت از خانواده معتادان، برنامه بهبودی خود را آغاز کرده و اجازه ندهند که آنها نیز مانند فرد معتاد قربانی بیماری اعتیاد شوند. زمانی که با عقل و منطق و از دیدگاه بهبودی و اصول برنامه های 12 قدمی به فرد معتاد نگاه کنیم، خواهیم توانست خودمان را از تاثیرات و پی آمدهای دردناک زندگی در کنار فرد معتاد نجات دهیم. وقتی طبیعت و ماهیت بیماری اعتیاد را بشناسیم و از ناتوانی خودمان در کنترل این بیماری با خبر شویم، بهتر می توانیم با فرد معتاد ارتباط برقرار کنیم. وقتی این تصور باطل را کنار بگذاریم که می توانیم فرد معتاد را به قطع مصرف مواد وادار کنیم، قدرت آن را پیدا خواهیم کرد که بر اساس واقعیتها و به دور از خشم و سرزنش کردن عزیز معتادمان، ارتباطی سازنده با او برقرار کنیم.